خانه / سرگرمی / حدیث جان

حدیث جان

حدیث جان
.
گفتی حدیث جان کنم ؟ هر آن بگی من آن کنم
بر خاک پاک پای تو این جان و دل قربان کنم
.
مستی ستانم از رهت تا جان بگیرم از لبت
شعر شعور عاشقان بر بار هوشیاران کنم
.
زنجیر چشمان توام هر دم به فرمان توام
از شوق عشق چشم تو فریاد در باران کنم
.
یک گوشه از طرف نگاه بر حال خمارم بخواه
تا جام و جان و باده را هدیه ره مستان کنم
.
اندر ره پر آرزو در هر کمینگاهی نگاه جستجو
جویم زتو هر نکته ای در قلب خود پنهان کنم
.
در وادی عشقت بده جایی به قدر عشق خود
تا کاخ بی عشق تو را بر آه سرد ویران کنم
.
ای بر کمند گیسوان بسته مرا بر صد کمان
غمزه بکش تو بر کمان تا جان خود ارزان کنم
.
بهرام شمس

درباره ی tony.almeyda

مطلب پیشنهادی

چگونه بازدید سایت را افزایش دهیم؟

هدف اصلی هر وبسایت تجاری افزایش ترافیک و نهایتاً افزایش فروش است اما آیا افزایش ...

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *