.
عمریست در این مغلطهء صور فسانه
ما بار گران میکشیم از جور زمانه
.
در دفتر بی مهری ایام رقم خورد
صد رنج منو قصهء گیسوی شبانه
.
این بخت من از چشم نگار آمده پیدا
زان تیر که در وادی عشق کرد کمانه
.
حاصل ز چه بودست در این دور هلالی
بر زیر چو افتیم و رویم باز به خانه
.
گر یار بسی عشوه کند باز بر این چرخ
دیوانه شود مست و کند آه روانه
.
بر اشک بشویم به دو پایش به تمنا
تا تیر دو چشمش بنشیند به نشانه
.
گر دور شود جور زمان از نفس دون
بشکفته شود عشق بر این تازه جوانه
.
سراینده : بهرام شمس
مطلب پیشنهادی
چگونه بازدید سایت را افزایش دهیم؟
هدف اصلی هر وبسایت تجاری افزایش ترافیک و نهایتاً افزایش فروش است اما آیا افزایش ...