-
بعضی از افراد مبتلا به مازوخیزم که معمولا کم رو، جاهل و بی سواد هم هستند، از آشکار شدن انحراف خویش خودداری می کنند و به درون خود پناه میبرند. این افراد میکوشند با تجسم صحنه های مختلف مازوخیزم از راه فکر و خیال، تمایلات غیر عادی خود را ارضا کنند.
بیماری مازوخیسم یا شهوت خودآزاری نقطه مقابل بیماری سادیسم است. فرد با آزار خود به لذت جنسی میرسد. مازوخیسم در زنان کمتر مشاهده شده است.
بیماری مازوخیسم نوعی بیماری روانی است که در آن فرد علاقه شدیدی به تحقیر شدن توسط جنس مخالف را دارد . این بیماری در هر دو جنس وجود دارد اما در در مردان به مراتب بیشتر از بانوان یافت می شود . مازوخیسم بیماری ای نیست که با شرایط خاص و یا محیط خاصی به وجود بیاید. افرادی که به این نوع انحراف مبتلا هستند بشدت تمایل دارند که چه به وسیلهی خود و چه از طرف دیگران، آزار ببینند یا حتی شکنجه شوند. کامیابی روانی این بیماران، جز با زجر و آزار دیدن حاصل نمیشود.
مازوخیسم چیست؟
مازوخیسم (خودآزاری یا آزارخواهی جنسی) نام خود را از فعالیتهای لئوپولد فون زاخر-مازوخ رماننویس اتریشی قرن نوزدهم گرفته است که شخصیتهای داستانهایش از اینکه مردان با آنان بدرفتاری کنند و بر آنها تسلط یابند لذت جنسی میبردند. تعریف مازوخیسم در اصطلاح پزشکی، تباهی و فساد اجرای عمل جنسی است به نحوی که با شکنجه و ضرب و شتم و آزارهای دیگر همراه باشد.
انحراف مازوخیزم در واقع نقطه مقابل انحراف سادیسم (دیگر آزاری) است. یک فرد سادیستیک از آزار واذیت کردن دیگران لذت جنسی میبرد، اما یک انسان مبتلا به مازوخیسم از عذاب و شکنجهای که خودش متحمل میشود لذت جنسی کسب میکند.
تفاوت مازوخیسم با خودآزاری
بهطور کلی مازوخیسم یک نوع خودآزاری جسمی است اما با خودآزاری در معنای کلی متفاوت است.
مازوخیزمیها از چه اعمالی لذت میبرند؟
کانون اصلی این نابهنجاری جنسی، عمل تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر است اعمال آزار خواهانه ای که ممکن است از شریک جنسی خواسته شوند مشتمل بر مهار کردن، بستن چشم، لگد مال کردن، سیلی زدن، تازیانه زدن، کتک زدن، دادن شوک الکتریکی، بریدن و تحقیر کردن است .
فروید معتقد است که، آزارخواهی، ناشی از برگشت تخیلات تخریبی به طرف خود است . اینگونه افراد ممکن است در دوران کودکی تجاربی داشته اند که آنهارا متقاعد کرده است که درد کشیدن پیش شرط لذت جنسی است.
مازوخیزمیها احساس میکنند منزوی شده، حامی ندارند و کسی آنها را درک نمیکند، خودزنی معمولاً باعث به جا ماندن علامت یا صدمه به بافتها شده و میتواند هریک از رفتارهای بریدن، سوزاندن (یا «داغ زدن» با اشیای داغ)، سوراخ کردن یا خالکوبی کردن افراطی بر بدن، کندن پوست یا بازکردن دوباره زخمها و کندن مو (تریکوتیلومانیا)، کوبیدن سر به جایی، ضربه زدن (با چکش یا دیگر اشیا)، شکستن استخوان را شامل شود.
علت اصلی مازوخیسم چیست؟
اگر احساساتی را که در فرد به خودآزاری منجر میشود با هم جمع کنیم در نهایت به عقدههای پنهان او میرسیم، در واقع میتوان گفت عموماً خودآزاری نتیجه یک ناتوانی برای پیروزی بر دردهای روانی عمیق با روشها سالم و نرمال است. برای نمونه فردی ممکن است شرایط سختی برای بیان، درک و متعادل کردن احساساتش پشت سر گذاشته باشد، در این صورت درد فیزیکی حواس او را از دردهای عاطفی پرت میکند یا کمک میکند بر احساساتش کنترل داشته باشد. همچنین فرد دیگری ممکن است احساس کند دائماً کرخت است یا از خودش و جهان اطرافش دور است، از همینرو با خودآزاری احساساتش را بیدار میکند.
مازوخیزم میتواند در هر سنی از قبل از نوجوانی تا سالمندی انجام شود. اما فاکتورهایی مانند سن، تاریخچه خانوادگی، نوع زندگی، مشکلات مربوط به بیماریهای ذهنی و سوءمصرف الکل میتواند خطر این اختلال را افزایش دهد. متأسفانه اغلب افرادی که خودزنی میکنند نوجوان هستند و برخی مواقع خودآزاری بین افرادی متداول است که در خانوادهاشان کسی خودکشی، خودزنی یا اعمالی در ردیف خود ویرانگری انجام داده است.
انواع بیماری مازوخیزم
مازوخیزم روانی، مازوخیزم احساساتی و مازوخیزم جسمی یا فیزیولوژیکی.
توجه به این نکته ضروری است که به طور معمول، حالات مذکور تا حدودی در زندگی جنسی افراد بشر وجود دارند و تا هنگامی که جنبه عادی داشته ازحد و مرز معمولی تجاوز نکنند، امری کاملاً طبیعی به شمار می روند اما اگر به صورت های شدید و خاص یا به عبارت دیگر انحرافی جلوه کنند و یا بتدریج به صورت عادت در آیند، وجود انحراف را محقق میسازند.
مازوخیزم روانی
مازوخیسم روانی حالتی است که در زندگی جنسی عادی مردم دیده می شود. بعضی افراد در زندگی جنسی، خود را ازهر لحاظ در اختیار فرد محبوب خویش قرار میدهند و هر نوع خفتی را که از طرف وی به آنها تحمیل شود، میپذیرند. چنین رابطه ی جنسی ای بین زن و مرد را میتوان طبیعی و عادی دانست، اما اگر روابط از این مرز تجاوز کند و جنبه ی ارباب و غلامی پیدا کند و یکی از طرفین تا حدی که بردهای از اربابش اطاعت و فرمان برداری میکند، بنده وار خواست های طرف مقابلش را اجابت کند، می توان گفت که به انحراف مازوخیسم روانی دچار شده است.
مبتلایان به این نوع مازوخیسم، جز دشنام و خفت و خواری چیزی نمی طلبند و زخم زبان، اهانت و ناسزا آنها را به اوج لذت جنسی می رساند. البته باید توجه داشت که این نوع مبتلایان هنگام آمیزش جنسی، میلی به تحمل آزار ندارند بلکه از شنیدن کلمات رکیک و اهانت آور، لذت می برند. بسیاری از زنان جوان و تحصیل کرده و برومندی که با مردانی به مراتب پست تر از خود ازدواج می کنند و یا به مردان درشت و قوی هیکل گرایش دارند، مبتلا به مازوخیزم روانی هستند. این زنان در برابر قوی هیکل بودن مرد که صفتی به اصطلاح بارز به شمار می رود، کلیه ی معایب و نقایص اخلاقی و ذاتی او را بسادگی نادیده میگیرند.
مازوخیزم احساساتی
بعضی از افراد مبتلا به مازوخیزم که معمولا کم رو، جاهل و بی سواد هم هستند، از آشکار شدن انحراف خویش خودداری می کنند و به درون خود پناه میبرند. این افراد میکوشند با تجسم صحنه های مختلف مازوخیزم از راه فکر و خیال، تمایلات غیر عادی خود را ارضا کنند. این دسته از منحرفان مازوخیزم را مازوخیزم های احساساتی و انحراف آنها را مازوخیزم احساساتی گویند.
مازوخیزم فیزیولوژیکی
مازوخیزم فیزیولوژیکی که شدیدترین و واقعی ترین نوع مازوخیزم است حالتی است که انسان را وا میدارد تا از احساس درد و رنج، لذت ببرد و بدن خود را با اشتیاق در معرض زجر و درد و عذاب قرار دهد. برای شخصی که به انحراف مازوخیزم فیزیولوژیکی مبتلاست، درد مفهوم دیگری از خود نشان میدهد و حتی باعث لذت و شعف فرد میشود. مبتلایان به این نوع مازوخیزم که تعدادشان از مبتلایان به دو نوع دیگر بیشتر است، از آزار های بدنی مانند شکنجه، پاره شدن پوست و گوشت و یا سوختن بدن خود لذت میبرند و چنانچه اقدامی برای درمان آنها صورت نگیرد، سرانجام خود را از بین خواهند برد.
درمان بیماری مازوخیسم چگونه است؟
درمان مازوخیزم بسیار سختتر از خودآزاری است به دلیل اینکه اختلال مازوخیزم پایدار است اما در خودآزاری به محض اینکه بیماری فرد درمان شود خودآزاری نیز درمان میشود. البته تمامی اختلالاتی که منشاء روانی دارند بوسیله هیپنوتیزم یا هیپنوتراپی و مشاوره روانشناسی و روان درمانی قابل درمان میباشند. همچنین همه اختلالات و انحرافات جنسی همچون ناتوانی جنسی، زود انزالی، دیر انزالی و عدم انزال، بی میلی و سرد مزاجی جنسی ،عدم ارگاسم، ترس یا فوبی جنسی، واژنیسم یا درد جنسی، همچنین انحرافات جنسی مانند تمایلات همجنس گرایانه، وسواس جنسی، فتیشیزم جنسی، مازوخیسم جنسی، سادیسم جنسی، و غیره که منشاء روانی دارند نیز قابل درمان هستند.